هویت ما، میراث ما

یکی از عناصر مهمی که باعث می شود هر شخص دارای ارزش و اعتبار باشد هویت است . هویت هر فرد می تواند برای آن شخص دارای اعتبار جهانی باشد .
این عنصر بسیار مهم، چیزی نیست که بتوان آن را در ازای پول یا چیز دیگری به دست آورد . هویت به خودی خود بسیار با گذشته ی فرد در ارتباط است . خانواده ، فرهنگ ، آداب و رسوم در تجلی هویت فردی نقش دارند ولی می توان همه ی این موارد را در واژه ای کامل تر و بزرگ تر گنجاند ؛ «وطن» .
به یقین وطن ، سرزمین یا کشور هر فرد بخش بسیار مهمی از هویت او محسوب می شود ؛ این ارزش و هویت گاه خالی از مسئولیت نیست .
فردی که دارای هویت چند هزار ساله باشد موظف است در درجه ی اول به هویت خود آسیب نرساند و در قدم بعدی بکوشد هویت خود را بدون خدشه به نسل های پس از خود انتقال دهد .
بی شک می توان ریشه های هویت را در دل تاریخ کاوید، ولی تاریخ به خودی خود زبان ندارد و برای کسب اطلاعات، به شاهدان عینی نیاز است .
شاهدان عینی تاریخ، زنده اند ! همه ی ما هرروز کم و بیش با آن ها برخورد میکنیم و گاه بی تفاوت از کنار آن ها می گذریم .
گاه آگاهانه یا ناآگاهانه دست به تخریب این شاهدان تاریخ می زنیم، به گونه ای که انگار نمی دانیم این ها بخشی از هویت ما هستند !
بناها و آثار تاریخی همان شاهدان عینی به جامانده از دل تاریخ هستند که هرروز به هنر، هویت، فرهنگ و تمدن مردم گواهی می دهند اما گاهی از گوشه و کنار خبر می رسد عده ای صدای آن ها را قطع میکنند و بدون آگاهی از ارزش آنان، چوب حراج به مهم ترین دارایی خود می زنند و آسمان خراشی بدقواره را جایگزین هویت خود می کنند .
اگر با یک بنای تاریخی هم صحبت شویم، متوجه خواهیم شد که ده ها و صدها سال خاطره در دل خود نهان دارد؛ غبار تاریخ را دیده و از شرایط بد روزگار جان به در برده تا به امروز رسیده است، پس یک بنای تاریخی چیزی نیست که بتوان آن را یک روزه ساخت . بنابرین جای شکی نیست که ما نیز موظف هستیم در حفاظت از این آثار بکوشیم .
همیشه پیشگیری بهتر از درمان است؛ در مورد حفاظت نیز چنین مسئله ای صادق است . اگر اقدامات پیشگیرانه صورت پذیرد و تا جایی که امکان دارد از تخریب بناها جلوگیری شود، نیازی به مداخله های بعدی نیست ؛ از این رو در امر حفاظت میراث فرهنگی، پیشگیری یک عامل بسیار مهم محسوب می شود . لازم به ذکر است که حفاظت یک اقدام دائمی است که نیاز به تداوم دارد و باعث می شود اثر به نسل های بعد انتقال یابد .
امروزه حفاظت از بناهای تاریخی در سراسر جهان یک امر مهم تلقی شده و گستره ی اجرایی آن فراتر از گذشته است، به گونه ای که آثار معماری ارزشمند امروزی را نیز جزو «میراث معاصر» محسوب می کنند و مانند بناهای تاریخی برای آن ها نیز احترام قائل می شوند .
در کشور ما نیز کم نیستند بناهایی که بتوان آن ها را جزو میراث معاصر محسوب کرد ؛ بناهایی که تاریخ ساخت آن ها مانند بناهای تاریخی به چندصدسال نمیرسد ولی هرکدام از جهاتی دارای ارزش هستند و باید برای حفظ آن ها کوشید .
می توان برج آزادی و موزه هنرهای معاصر تهران را سردمدار میراث معاصر در ایران نامید . کم و بیش بناهای شاخص دیگری نیز در سراسر کشور وجود دارد که دارای ارزش های خاص وجودی و طراحی منحصر به فرد هستند ؛ برای نمونه در خیابان سپه اصفهان و همجوار با میدان نقش جهان سه بنای معاصر وجود دارد که هر سه شعب بانک هستند و مدتی است در حال عملیات مرمتی می باشند .
عملیات مرمت میتواند بخشی از عملیات حفاظت باشد که هم برای میراث کهن و هم برای میراث معاصر شامل قوانین و ضوابط بسیاری است که باید توسط متخصص یا متخصصان رعایت شود .کمترین میزان مداخله ، بازگشت پذیر بودن اقدامات انجام شده و حفظ اصالت اثر جزو مهم ترین قوانین مرمت هستند که گاه بر اثر تخریب بسیار زیاد و وضع نابسامان اثر، رعایت برخی از این نکات با چالش مواجه می شود؛ از این رو بار دیگر اهمیت پیشگیری روشن می گردد .
در پایان باید یادآور شد که میراث فرهنگی، جزو هویت و ارزش یک ملت است ؛ ما باید صدای بناهای تاریخی شهرمان را بشنویم و بدانیم تک تک ما در قبال حفظ آن ها برای آیندگان مسئول هستیم و در این بین نباید ارزش میراث معاصر به فراموشی سپرده شود .
در راه حفاظت از میراث باید همواره به اهمیت عامل پیشگیری دقت کرد و در صورت لزوم باید این مسئله را به دیگران هم گوشزد کرد .
بناهای تاریخی مانند گوهری بزرگ و ارزشمند به نگهداری و حفاظت نیاز دارند و حافظان این گوهر بزرگ، مردم هستند .
امید است روزی همه ی ما ارزش میراث فرهنگی کشورمان را آنگونه که شایسته است درک کنیم .

امیر محمد شیرین پور
دانشجوی کارشناسی رشته مرمت بناهای تاریخی دانشگاه هنر اصفهان

*این متن در تاریخ سه شنبه ۲۸ اردیببهشت ۱۳۹۵ در روزنامه ی اصفهان امروز، صفحه 16 به چاپ رسیده است .